نویسنده: معصومه محمدی – کارشناس نیروی کار زنان
یکی از چالشهای پیش روی دولتمردان و اندیشمندان حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی همانا معضل و بحرانی به نام بیکاری است. نرخ بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که بیانگر شرایط و جایگاه اقتصادی یک کشور در روند توسعه میباشد. شاخص مذکور نشان میدهد چند درصد از جمعیت فعال، بیکار هستند. در مقابل نرخ اشتغال نشان میدهد چند درصد از جمعیت فعال، شاغل هستند. بنابراین، بررسی نرخ بیکاری به طور ضمنی بررسی نرخ اشتغال نیز است. در طرح آمارگیری نیروی کار شاخص مذکور محاسبه میشود.
بانگاهی به نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در استانها مشاهده میگردد که نرخ بیکاری در استانهای مختلف ایران متفاوت است، این تفاوتها بسیار محسوس میباشد که نشان از پتانسیل اقتصادی استانها از یک سو و محرومیت استانها از سوی دیگر دارد. وقتی این مسئله در مورد زنان بررسی میشود آسیبپذیری بیشتر این قشر عیان میشود. به گونهای که در سال ۱۳۹۴ نرخ بیکاری زنان کشور ۱۹.۴درصد اما نرخ بیکاری کل ۱۱ درصد بوده است بعبارت دیگر ۱۹.۴ درصد از زنان فعال کشور بیکار بودهاند با ارزیابی نرخ بیکاری زنان به تفکیک استان ملاحظه میشود که دامنه تغییرات شاخص مذکور بسیار گسترده میباشد و تفاوت پایینترین و بالاترین نرخ بیکاری زنان استانها بیش از ۲۴ درصد است. نتایج این بررسی نشان میدهد، کمترین نرخ بیکاری زنان در سال ۱۳۹۴ در استانهای آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی هرکدام با ۸.۹ درصد و بیشترین نرخ مذکور در استان کهگیلویه و بویراحمد با ۳۳.۵ درصد اتفاق افتاده است، همچنین بیش از نیمی از استانهای کشور یعنی ۱۶ استان نرخ بیکاری بیش از ۲۰ درصد را تجربه کردهاند و در مقابل تنها ۳ استان(آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و خراسان شمالی) کشور دارای نرخ بیکاری کمتر از ۱۰ درصد(تک رقمی) هستند که جای تامل بسیار دارد. نگاهی دقیقتر به نتایج نشان میدهد که سهم قابل ملاحظهای از نرخ بیکاری زنان مربوط به زنان شهری میباشد به نحوی که در سال ۱۳۹۴ زنان مناطق شهری ۵ استان کشور دارای نرخ بیکاری بیش از ۳۰ درصد و از سوی دیگر نرخ بیکاری زنان ۹ استان کشور کمتر از ۵ درصد است. جدول زیر گویا می باشد و برای پرهیز از اطلاله کلام از توضیحات بیشتر خودداری می شود.
معصومه محمدی